انتخابات درون قبیله ای شورا و انتخابات واقعی
|
|
امروز آگهی شروع ثبت نام کاندیدادهای شوراهای اسلامی شهر و روستا را دیدم , دوباره ذهنم مشغول شد دوباره متوجه شدم که بعضی از افرادی که قصد کاندید شدن دارند به راستی هیچ گونه شایستگی برای این موقعیت و مقام ندارند ولی متاسفانه چون به قبیله فلان وابسته هستند فردا و چنانچه توسط مراجع تایید شوند به پشتوانه صرف قوم و قبیله و بدون هیچ گونه شایستگی بدون هیچ گونه توانایی میتواند وکیل ما بشود و به جای ارائه خدمت به تخریب اموال شهرداری ها و سوء استفاده از اموال و املاک آن بپردازد .
این دغدقه ها و نگرانی های مهم تر و بعضا ناشناخته تر که بنده به واسطه لمس واقعی آنها بیشتر از سایرین درد را دیافت کرده ام و دچار حس بد بینی شده ام باعث شد تا این مطلب را بیاورم تا بتوانم قدمی هرچند کوچک در جهت روشن نمودن اذهان و کمک به هموطنان عزیزم جهت توسعه شیوه های انتخاباتی چه در بین قبیله و چه در عرصه انتخابات وافعی بردارم .
اساس این مطلب از آنجا شکل گرفت که در طی دوران 14 ساله عمر شوراهای اسلامی شهرها میل به خدمت افتخاری از بین رفت و این استحاله موجب شد تا شورا به عنوان منبعی برای کسب قدرت و رانت و ثروت مورد طمع افراد بیمار دل قرار گیرد .
بعضی ها از آن برای تایید شدن استفاده میکنند
بعضی ها شورا را فرصتی برای استخدام میشمارند.
بعض دیگر شورا را سکوی پرتاب برای دستیابی به مقاصد بالاتر می پندارند.
نیت هرچه که باشد برای من فرقی ندارد اما مشکل تاثیر بد این نیت و خروجی آن بر عملکرد شهرداریها است که بنده از نزدیک لمس نموده ام بنابراین فکر میکنم که در شهرهای ما که قبیله سالاری از شایسته سالاری گوی سبقت را ربوده است این انتخابات از دو منظر قابل تامل است که بهتر است از همین روزهای اول که بنظر میرسد انتخابات درون قبیله ای در حال وقوع است و جوانان پرشور و افراد سالخورده و تحصیلکرده ها ممکن است در محافل خصوصی و عمومی تاییدیه شرکت اقوام خود را صادر میکنند به آنها اشاره نمایم .
ادامه مطلب |
|
|
|
شوراهای اسلامی شهر از آغاز تا کنون
|
|
در حالیکه تشکیل شورای اسلامی در شهرها و روستا ها بر اساس اصول ششم و هفتم و یکصدم تا یکصد و پنجم قانون اساسی و برای پیشبرد سریع برنامه ها رفاهی و فرهنگی و اجتماعی و عمرانی شهرها تشکیل شد به نظر شما آیا با تشکیل این نهاد دمکراتیک این مهم تحقق یافته است؟
عزل و نصبهای فراوان در مدیریت و بدنه شهرداریها به چه دلیل اینقدر زیاد شده است؟
چرا ثبات مدیریت و برنامه به یکی از آرزوهای شهروندان تبدیل شده است؟
اینها و دهها سوال دیگر باعث شد تا در حالیکه در آستانه انتخابات دور چهارم شوراهای اسلامی هستیم و عمر شورای سوم با دو سال وقت اضافه که قانونی و شرعی،بودن آن هم هنوز،در پرده ابهام است رو به پایان است ضرورتی شد تا در ابن مجال به آن بپردازم.
در آن سالها که استانداران به عنوان قائم مقام شورای شهر عمل نموده و تصمیمات شهرداریها را مستقیما تحت نظر داشتند نگرانی عمده از این شرایط اعمال نفوذ مدیران استانداریها و فرمانداریها در اموال و املاک شهرداریها و درآمد های انها به نفع یک یا چند دستگاه یا اداره ثالث بیش از همه خود نمایی میکرد با شروع زمزمه تحقق اصول قانون اساسی در دوران ریاست جمهوری خاتمی بارقه های امید در دل شهروندان و حتی مدیران شهرداریها جان گرفت و امیدواری از پایان سلطه مالی و اجرایی استانداریها موجب شد تا استقبال بسیار خوبی از این نهاد مردم سالار بشود .
بزودی شهروندان و کاندیداها و کارکنان شهرداریها خوشحال و شادمان در تکاپوی اجرا فعالیتهای مربوط به ساماندهی به امور و مقدمات حضور نهاد شورا در بدنه مدیریت شهری افتادند.
وعده ریاست جمهوری اصلاح طلب محقق شد و انتخابات شوراها در سطح شهرها و روستا های کشور شروع شد.
ادامه مطلب |
|
|
|